در اتاقی که غرق نور است

ساخت وبلاگ

یکی از آن وقفه های طولانی بود که شک دارم در طول دوران وبلاگ نویسی ام، رخ داده باشد! اما روزگار در این مدت مثل برق و باد گذشت! اتفاق ها پشت سر هم، هر دوی ما را نواخت! و یادمان انداخت نمی شود مدتی طولانی در کنج امنی خزید و به خیال یافتن آرامش، دست به کاری نزد! فشارها هر اندازه هم گاهی تحمل ناپذیر به نظر می رسید، در نهایت به تغییری انجامید که لازم بود رخ بدهد و ما برایش دست دست می کردیم!! آنقدر معطل کرده بودیم که خودش رخ داد!! حالا می دانم هر اندازه هم که شناگر ماهری باشی، تا زمانی که در مسیر رودخانه پرخروش زندگی، به کرانه های آرام پناه ببری و دلخوش به گرفتن شاخه های حاشیه باشی؛ بالاخره دست هایت، تنت، فکر و روحت کرخت می شوند!! پس برای ماندگاری ناچاری دوباره تن به آب بدهی و جانانه شنا کنی!! و این وسط هم کمتر غُر بزنی!! باید قوی باشی و لبخند یادت نرود!! فکرت را به احساست حاکم کنی. به وقتش از نتیجه ی نقشه ای که برای راهت کشیده ای لذت خواهی برد. آهسته اما پیوسته گام بردار. همه چیز در دل ِهمین آهستگی و پیوستگی نهفته است. اما هوشیار باش!

بندباز...
ما را در سایت بندباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dbandbazo بازدید : 195 تاريخ : جمعه 22 بهمن 1400 ساعت: 20:28