میان ستاره ای ؛Interstellar

ساخت وبلاگ

 

دیشب در جمع میهمانی خانوادگی، فیلم Interstellar (میان ستاره ای) به کارگردانی کریستوفر نولان را دیدم. فیلمی علمی-تخیلی با حال و هوای آخرالزمانی. زمانیکه که شرایط جوی زمین آنچنان وخیم است که هر روز شاهد طوفان خاک هستیم و از تمام گیاهان زراعی تنها می توانیم ذرت بکاریم و بخوریم ( چرا که آفت ها به دلیل کم شدن اکسیژن و غلظت بالای نیتروژن در جو، تمام محصولات را از بین برده اند.) دانشمندان ناسا سعی دارند بشر را از زمین به خانه ی دیگری در کهکشان منتقل کنند.

 

کوپر و دخترش مورف، در یک مزرعه زندگی میکنند. کوپر خلبان آموزشی فضاپیماست و دخترش از هوش و استعداد سرشاری در زمینه ی علوم برخوردار است. او از وجود روح یا شبحی در اتاقش با پدر صحبت می کند. شبحی که هر روز تعدادی از کتابهای کتابخانه ی او را به زمین می اندازد و گویا سعی دارد با مورف ارتباط برقرار کند. رابطه ی عاطفی میان پدر و دختر آنچنان قوی ست که کوپر با بررسی حرف های دخترش، پی به وجود کدهایی می برد که بوسیله ی خاک در کف اتاق دخترش نمایان شده است. این کدها او و مورف را به پایگاه مخفی ناسا راهنمایی می کند. کوپر از سوی موجودات هوشمند و فرازمینی، انتخاب شده تا نسل بشر را نجات بدهد!

توضیحات علمی فیلم به همراه جلوه های ویژه ی آن مسحور کننده ست. بارها و بارها دلت میخواهد آن ها را ببینی و سر از علومی دربیاوری که در حد فهم یک فرد عادی، ساده شده اند. ولی در نهایت، نکته ی پایانی که می تواند خواب شیرین یک شب را از چشمان شما برباید و ذهن تان را درگیر کند پیام پایانی فیلم است! ؛ روح یا شبح یا موجودات فضایی و ماورایی چیزی نیست جز خود انسان! بشر آینده! انسانی که به واسطه ی پیشرفت های علمی اش، توانسته از دنیای سه بعدی به دنیای پنج بعدی دست پیدا کند  و  در تلاش باشد تا با انسان این جهان، ارتباط برقرار کند و راه نجات و رستگاری را به او یاد بدهد!

برای چند ساعت ذهنم درگیر تمام مباحث آخرالزمانی و بازگشت انسان های شاخص در ادیان مختلف بود. نجات دهندگان و  آنهایی که قرار است با بدی ها بجنگند... بعد ذهنم رفت روی محتوای کتاب های علمی و روانشناسی که از دنیاها و زندگی های چندین بار زیسته شده توسط یک فرد حرف می زنند. از راهنمایانی که هر بار پس از مرگ به استقبال ما می آیند تا ببینند ماموریتمان در این جهان را چگونه انجام داده ایم... به دنیاهای موازی... به تناسخ ... به تمام مفاهیمی که سعی دارند جاودانگی نوع بشر را یادآور شوند... به راستی چقدر از این کوه اطلاعات که به نام های مختلف از دین و علم و عرف و اسطوره، سینه به سینه و نسل به نسل به  ما رسیده اند واقعیت دارند؟ عجیب نیست که قواعد علمی بر مباحث تئوری دینی انطباق پیدا می کنند؟ 

مسئله ی دیگری که تا حدی باعث غصه خوردن من می شود این است که در چهارچوب نظری این فیلم، بشر کاملا تنهاست! خبری از خدا یا کمک فرشتگان و ... نیست. او به تنهایی مسئولیت حفظ جان و بقای نسل خود را برعهده دارد. و می بایست این خطر را به جان بخرد که با وجود تمام ضعف و نادانی اش نسبت به جهان های دیگر، به فضا و کهکشان های ناشناخته و سیاه چاله های رعب انگیزش قدم بگذارد. 

پی نوشت: حتما حس عجیب این فیلم را تجربه کنید، تاکید می کنم حتما! جلوه های ویژه اش بهتر از هر فیلم دیگری در این ژانر قابل لمس اند. به همین خاطر هم جایزه ی اسکار در بخش جلوه های ویژه را به دست آورده است. و البته پیشنهاد میکنم شما این فیلم را در جمع مهمانی تماشا نکنید. چرا که ممکن است خیلی ها از همان نیمه ی ابتدایی به خواب بروند. این فیلم خوراک آدم هایی ست که به علم نجوم و فیزیک علاقمند هستند. فیلمی که بیشتر علمی ست تا تخیلی. فیلم محصول سال 2014 و رتبه ی آن در IMDB: از 10، 8.6 است.   


برچسب‌ها: فیلم, Interstellar, آخرالزمان, علمی تخیلی, کریستوفر نولان بندباز...
ما را در سایت بندباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dbandbazo بازدید : 213 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت: 15:02